امام خمینی(ره) تحول در اعتبارسنجی احادیث را پایهگذاری کرد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه علمیه خراسان، حجتالاسلام والمسلمین ربانی بیرجندی، استاد دروس خارج حوزه علمیه خراسان، در مراسم اختتامیه مدرسه فجرانه، که در محل دفتر نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی برگزار شد، به تحلیل و واکاوی دیدگاههای امام خمینی(ره) درباره اعتبار روایات و روشهای حدیثشناسی پرداخت. 
حجتالاسلام والمسلمین ربانی بیرجندی، ضمن تبیین شخصیت بیبدیل امام خمینی(ره) در عرصه اجتهاد و فقه، به نگاه ویژه ایشان در اعتبارسنجی روایات اشاره کرد و اظهار داشت: امام خمینی(ره) بهعنوان میراثدار سنت ارزیابی اجتهادی شیعه، مبانی دقیق و نوآورانهای را در وثوق صدوری احادیث ارائه کردهاند. ایشان همچون عالمان بزرگی نظیر شیخ طوسی، علامه حلی، صاحب جواهر و شیخ انصاری، اصالت را بر تحلیل صدور روایت و استناد به قرائن داخلی و خارجی گذاشتهاند.
وی افزود: امام(ره) به دنبال احراز وثوق در روایت، دو اصل بنیادین را لحاظ میکردند: نخست، احراز صدور روایت با استفاده از قرائن متعدد؛ و دوم، بررسی دقیق سیره راویان، در این مسیر، ایشان نگاه نوینی به تفسیر و تحلیل سندی و محتوایی روایت داشتند و دایره اعتماد به راویان و قرائن را به شیوهای گسترش دادند که همچنان در اصول رجال و علم حدیث، مناقشات عمیقی به همراه دارد.
قاعده «تجمیع ظنون» در اعتبار روایات  
استاد دروس خارج حوزه علمیه خراسان در ادامه با اشاره به یکی از کلیدیترین مبانی امام خمینی(ره) در وثوق صدوری احادیث گفت: ایشان بر قاعده «تجمیع ظنون» تأکید داشتند. این قاعده بیان میدارد که وقتی قرائن و ظنون متعددی متوجه یک روایت میشود، اعتبار آن حتی فراتر از اعتبار نصوص رجالی است. 
وی با ذکر نمونهای از احادیث مورد مناقشه به نقل از امام خمینی(ره) تصریح کرد: ایشان بیان فرمودهاند که اگر بخواهیم تمامی احادیث «سهلبنزیاد» و «محمد بنسلام» را کنار بگذاریم، در فقه ما دیگر چیزی باقی نمیماند. به همین دلیل امام به جای کنار گذاشتن این روایات، بر تحلیل محتوای آنها و ارزیابی دقیق سند تأکید داشتند.
حساسیت در تأسی به منابع اصلی و پرهیز از منقولات دستدوم
حجتالاسلام والمسلمین ربانی بیرجندی افزود: از دیگر تأکیدات امام خمینی(ره)، اهمیت رجوع به منابع اصلی است. ایشان معتقد بودند که اساتید، فضلا و محققین نباید صرفاً به منقولات دستدوم و سوم تکیه کنند؛ بلکه باید به منابع ابتدائی و دارای ارزش رجالی رجوع نمایند.
وی نگاهی به انتقادهای امام از عدم توجه جدی به متنپژوهی نیز داشت و گفت: امام فرمودهاند که بخشی از مشکلات علمای شیعه در این است که به تحلیل متن، شرایط صدور روایت، و زمینه تاریخی آن توجه کافی نمیکنند.  
این استاد حوزه علمیه خراسان در بخش دیگری از سخنان خود، به مقایسه دو رویکرد فقهی اشاره کرد و گفت: در میان فقها دو منهج وجود داشته است. یک گروه بر «قواعدمحوری» تأکید داشتند و حتی در برخی مواقع، خبر واحد را نیز حجت نمیدانستند. گروه دوم که امام خمینی(ره) نیز از آنان بود، بر «روایتمحوری» پای فشرده و معتقد بودند که حل تعارضهای روایی و ارائه نظامی مبتنی بر احادیث معتبر، اساس مسیر اجتهادی شیعه است.
وی با تشریح روش اجتهادی امام در برخورد با منابع اهل سنت افزود: امام خمینی(ره) در کتاب «اربعین» جلد اول، ذیل بحثی پیرامون احادیث اهل سنت، تأکید میکنند که این روایات را نمیتوان بهعنوان استناد فقهی پذیرفت، چرا که هدف از نقل آنها در کتب شیعی نظیر آثار سید مرتضی، شیخ طوسی و علامه حلی، صرفاً جهت «اسکات خصم» بوده است. این دیدگاه انتقادی امام نشان از دقت فوقالعاده ایشان در برخورد با روایتهای استشهادی دارد.
بررسی سیر تطور روایت در زمان صدور تا عصر متأخران  
حجتالاسلام والمسلمین ربانی بیرجندی با تأکید بر جایگاه ویژه بررسی تاریخی و تحلیلی در اندیشه امام خمینی، اظهار داشت: امام خمینی(ره) معتقد بودند که باید سیر تطور روایت از زمان صدور، از عصر ائمه اطهار(ع)، تا دوران متأخر بررسی شود. به بیان دیگر، علاوه بر مطالعه سندی، باید به فهم زمینههای اجتماعی، سیاسی و علمی دوره صدور روایت نیز توجه شود. ایشان این دیدگاه را از مرحوم آیتالله بروجردی به ارث برده که با نگاه تاریخی به روایات، تفوق فقه شیعی را نشان داده است.
وی اصول ششگانهای را که امام در اعتبارشناسی احادیث به آنها اشاره کردهاند، وثوق صدوری روایت(احراز اصالت صدور به کمک قرائن)، تحلیل توصیف راویان(گسترش دامنه وثاقت با بررسی متن و مضمون روایت)، جمعبندی ظنون و قرائن(تقویت اعتبار روایت از طریق تحلیل همزمان چند منبع)، حفظ استناد به منابع اصیل(تأکید بر اصالت و پرهیز از منقولات دستدوم)، توجه به اسناد از منظر تاریخی و رجالی(نگاه به سیر تطور روایت) و روایتمحوری بهجای قواعدمحوری(تقدم فهم نقل بر اصول صرف) برشمرد.
حجتالاسلام والمسلمین ربانی بیرجندی خاطرنشان کرد: امام خمینی(ره) با رویکردی نوآورانه در مبانی فقهی، علمی و حدیثی، راهی تازه برای تعامل حوزویان با منابع اسلامی گشودند. ایشان نهتنها به اصالت روایت تأکید داشتند، بلکه ضرورت بررسی همهجانبه در زمینه متن، سند و تاریخچه روایت را نیز یادآور شدند. این شیوه، انقلابی در علم رجال و اصول فقه محسوب میشود و میتواند چراغ راه پژوهشگران و محققان در مسیر فقاهت باشد.