درس خارج فقه استاد باقری کیا(زیده عزه)حوزه علمیه خراسان
یکی از مسائلی که در علم رجال قابل بررسی است آن است که اگر شخصی که جزء اصحاب اجماع نیست ولی خود او در علم رجال توثیق شده و از راویان موثق نقل میکند و راویان موثق هم از او نقل میکنند مرفوعات چنین شخصی حجت است؛ مثل ربعی بن عبدالله که همیشه از ثقات نقل میکند.
اگر چنانچه در نقل حدیث، اسم شخص را نیاورد و "رفعه" به کار ببرد در این جا میتوانیم بیان کنیم حذف این راوی ممکن است به دلیل حکمتی بوده باشد مانند حکمت تقیه در شرایطی که ارتباط مستقیم با اهل بیت مورد تعقیب حکمای جور بوده است. لذا ممکن است در این حدیث مرفوعه برای حفظ جان راوی یا برای حفظ جان خودش که متهم به ارتباط با او نشود اسم شخصی که از او نقل میکند ذکر نشود.
یکی از حکمتها میتواند این باشد که در بعضی از موارد، ناقلین احادیث، غلامان و کنیزان بیت معصومین بودند که انسانهای موثق و معتبر بودند. ولی چون که آنان به لحاظ موقعیت اجتماعی قابل توجه نبودند اسم آنان را ذکر نمیکرده است.
به ندرت میتوان گفت حکمت مرفوعه بودن نسیان و فراموشی باشد که اگر هم چنین باشد چون از ثقه نقل میکند اشکالی ندارد. بنابراین در مرفوعات، راویانی که خودشان موثق هستند و از موثقین نقل میکنند و موثقها هم از او نقل میکنند این مرفوعات به لحاظ سند برای ما حجت است.https://eitaa.com/mabahesijtihadi/293